چند روزیه که باز هم خیانت کرده من اونو از هر سمتی که میکشیدم و بلندش میکردم ، از یه سمت جدید می افتاد دفعه ی اولی که خیانت کرد ، شب ها کل شهرو قدم میزدم . خیال : خسته نمیشی انقد قدم میزنی ؟ من : آدمی که فکرش درگیر باشه حتی اگه کل شهرم قدم بزنه خسته نمیشه من یک آدم خیانت دیده ام .
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت